زمانی دیوانه ام بود
ولی حالا برایش شدم تماس های بی پاسخ
زمانی دیوانه ام بود
ولی حالا برایش شدم تماس های بی پاسخ
این بار که آمدی دستانت را روی قلبم بگذار
تا بفهمی این دل با دیدن تو نمی تپد ، میلرزد
قانعم به “یادت” پس یادت را از من نگیر
که یادت مهربانترین تصویر دنیاست
خوبی هایم را اگر من به رویت نیاوردم
صبر کن زندگی به رخت میکشد
روزی میرسد دلت برای یک دوست داشتن
ساده و بی ریا تنگ میشود
خودت هم میدانی از همان دوست داشتن هایی که
من برایت ارزانی داشتم ساده و بی ریا
محبت هایی که من برایت ارزانی داشتم ساده
و بی ریا اما دیگر تمام شد تورا سپردم به سرنوشت
سرنوشتی که سنگدلتر و بیرحم تر از خوده توست…
دلم فقط یکجا گیر کرد اما نمیدانم چرا
تمام زندگیم نخکش شد!!!؟؟؟
آنقدر زیبا عاشق او شده ای که...
آدم لذت می برد از این همه خیانت …
روزی هم اینگونه عاشق من بودی … یادت هست لعنتی !؟!
میشنوی؟!
دیگر صدای نفسم نمی آید…
به دار کشیده مرا، بغض نبودنت…
تعداد صفحات : 8